ON MY OWN

و به نام گناه که ثابت میکند تو آدمی و او خدا

اجتناب ناپذیر

به زیر ملافه انکار گناه، وقتی به آغوش کشیدمت تنها تصویر خودم بود که نگاهش میکردم.
و نداستم آخر پاره ایست از آتش و میسوزد؛ یا خدای نشسته بر عرش پادشاهی خود، که به زیر من در آمده است؟
به زیر منی که اگر به زیر آب گر نرود به زیر خاک یا آتش، روزی جان میدهد.
هم آغوشی ام با تو هم آغوشی با خودم با خدا بود.و در نهایت بهایش را نیز با مرگ باید میپرداختم. در آغوش گرفتن خاک و بوی عطر نمناک آن، زیر همه بتن سنگ های که رویم گذاشته اند؛ تا نکند آن زیر به خدای مرده درونم بد بگذرد. کفاره چنین تجربه ای از چیزی باشد، که از توان درکش عاجزم.
کفاره گناهی که اگر مرتکب آن نمی شدم محکوم به تنهای و نشستن به زیر یک لامپ صد ولت چینی میبودم.

99.11.29


فارغ از شعور، با توهم آگاهی هربار پس از بار دیگر فریب روابطی شدم که پایه هاش چیزی جز اندی احساس نبود.

حال همین موجود به دنبال قضاوت چیستی خودش یا جهانی است که نمیشناسد ولی به آن، اندی احساس های متعدد دارد.

99.11.29


All About Me :)

خان و خادم دیدم و مخلوق خالق ندیدم.
خاتون و خواجه دیدم و خالق مخلوق ندیدم.
اما هرچه را که ندیدم در چشمان کور عالم دیدم.
......................................
بر احساس ضرب خورده ام و سوار بر جسم باکره ام
میتازم از این قیل و قال تنهایی به سوی بیابانی نمادین
که هرچند دخترانش از خاک اند و خار اما می ارزند به صد گلبرگ و رنگ دختران خزان
-Sako-

Join Us

Join us in YouTube Join us in Telegram

documentary

    مستند سرای هیمن


    مستند سرگذشت محمد اوراز